این رو توی صفحات ابتدایی یه کتاب نوشته بود، یادداشتش کردم چون دیدم صحبتی که میکنه بی ربط به مفهوم قبایل زندگی نیست:

مردم یک جامعه وقتی کتاب میخوانند، چهره آن جامعه را عوض میکنند. یعنی به جامعه شان چهره میدهند.

یک جامعه بی چهره را می‌شود در میان مردمی کشف کرد که در اتوبوس، در صف، در اتاق های انتظار و انتظار های بی اتاق منتظرند و به هم نگاه میکنند، و از نگاه کردن به هم نه چیزی می‌گیرند، و نه چیزی میدهند. جامعه ای که گروه منتظرانش به هم نگاه کنند، جامعه بی چهره ای هست.

یدالله رویایی.