دانشگاه ملی ایران، در آینه اسناد و تصاویر

 

چکیده

دانشگاه ملی ایران به عنوان یک دانشگاهی غیر دولتی به فرمان محمد رضا شاه پهلوی و با پیگیری های دکتر علی شیخ الاسلام در سال 1338 تاسیس شد. بعد از دو دهه و با موافقت شورای عالی انقلاب فرهنگی مبنی بر تغییر نام دانشگاه ملی ایران به نام کنونی آن یعنی دانشگاه شهید بهشتی تغییر یافت. امروزه این دانشگاه در نظام رتبه بندی جهانی لایدن[1] جزو ده درصد برتر دانشگاه های تولید کننده علم است. قدمت و اعتبار بالای این دانشگاه ما را بر آن داشت تا به جستجویی در تاریخچه این دانشگاه بپردازیم. هدف این مقاله این است که تاریخچه دانشگاه شهید بهشتی را از زمان مطرح شدن ایده‌ی تاسیس آن تا سال 62 یعنی زمان تغییرنام به چیزی که اکنون است را بیان کرده و به مرور آلبوم تصاویر موجود از دانشگاه بپردازد.

واژه های کلیدی: دانشگاه شهید بهشتی، دانشگاه ملی ایران، تاریخچه، علی شیخ الاسلام

توجه!!  این مقاله حاصل یک کار کلاسی است. مطالب درون اون از جاهای مختلفی تهیه شدند و برای تهیه عکس‌ها از اسناد آرشیو ملی استفاده شده. هدف نویسنده گردآوری تصاویر دانشگاه ملی (شهید بهشتی کنونی) در کنار تاریخچه این دانشگاه دوست داشتنی بوده و هرگونه مسئولیت در قبال درستی یا نادرستی محتوای این مقاله را پذیرا نخواهد بود. تا حد امکان تلاش شده تا اطلاعات از منابع رسمی تهیه شوند. امیدوارم برایتان مفید باشد.

 

مقدمه

طبق تعریف هایی که از دانشگاه می‌شود، دانشگاه نهادی برای آموزش عالی است که دارای سه ویژگی باشد:

  • دارای دانشکده ها با رشته های مختلف باشد
  • تسهیلاتی برای دانشجویان و اساتید برای پژوهش فراهم کند
  • مدارک و رتبه هایی داشته باشد که به دانشجویان و اساتید داده شود

شاید بتوان اولین دانشگاه را  کلاس هایی دانست که افلاطون در در شش و نیم قرن پیش در باغ آکادامه در دره آکادموس برگزار می‌کرد دانست.(ویکی پدیا)

دانشگاه نهادی است که چه دولتی باشد و چه غیر دولتی یا وابسته به سازمانی باشد یکی از اهداف آن فراهم کردن مکانی برای طالبان علم است تا در رشته های مختلف به صورت تخصصی کار کنند و به یک متخصص تبدیل شوند. این نوع نهاد از هر نوعی که باشد تقریبا دارای یک ساختار شبیه به هم هستند به این صورت که تقریبا همگی از یک هیئت امنا، یک رئیس، حد اقل یک معاون و رئیس های قسمت های مختلف تشکیل شده اند.

در کشور های اروپایی عبارت اونیورسیته از قرن دوازدهم یعنی اواخر قرون وسطا پدیدار شد اما از قرن هیجدهم بود که به معنای کنونی آن یعنی دانشگاه  به کار برده شد (داوری اردکانی، 1396). در ایران آموزش عالی قدمتی صدساله و آموزش به صورت جامع به زمان های ساسانی باز می‌گردد (ویکی پدیا). همانطور که می‌دانید دانشگاه جندی شاپور دانشگاهی است که شهرتش تا به این زمان هم باقی مانده است.

اما دوره ی معاصر آموزش عالی با تشکیل وزارت علوم در سال1234 و تاسیس دارالفنون در ایران آغاز شد. تا قبل از این دوره دانشجویان به منظور کسب تخصص به کشور های خارجی اعزام می‌شدند. پس از دار الفنون مدارس دیگری نیز به همراهی شتافتند. مدرسه نظام در سال 1264 و مدرسه علوم سیاسی در سال 1278 تاسیس شدند. در سال 1311 دانشگاه کالج آمریکایی ها توسط دانشگاه ایالتی نیویورک در ایران تاسیس شد که بعدا به دستور رضا خان به دبیرستان البرز تغییر نام یافت.(ویکی پدیا)

کالج آمریکائی ها (دبیرستان البرز کنونی)

کالج آمریکائی ها (دبیرستان البرز کنونی)

کالج آمریکائی ها (دبیرستان البرز کنونی)

 دکتر ساموئل مارتین جردن

از افرادی که در این موسسه تلاش قراوانی کردند

 دکتر ساموئل مارتین جردن بود که وی را »پدر آموزش نوین ایران«

می‌خوانند. خیابان جردن تهران یا بلوار آفریقای فعلی به احترام

ایشان به اسمشان نام گذاری شده است.

 

فکر تاسیس دانشگاه تهران در سال 1305 مطرح شد و در نهایت دانشگاه تهران با ادغام چندین مرکز و موسسه آموزشی از جمله دار‌الفنون، مدرسه ی علوم سیاسی مدرسه طب و ... در خرداد ماه 1313 تاسیس شد. در سال 1325 مدرسه ی عالی اصفهان و شیراز تاسیس شد و  همان زمان بود که دانشگاهی در تبریز در حال ساخته شدن بود. پس از جنگ جهانی دوم بود که محمد رضا شاه پهلوی تصمیم گرفت تا سیستم آموزش عالی را از سمت سیستم دانشگاهی فرانسه به سمت سیستم های آ»وزشی آمریکا ببرد.

 

دانشگاه ملی ایران

در کتاب «اسنادی از دانشگاه ملی ایران» نوشته ی دکتر عطالله حسینی آمده است که فکر تاسیس دانشگاهی به عنوان دانشگاه ملی ایران که با الگوبرداری از دانشگاه های آمریکا و اروپا باشد به سال 1290 شمسی بر می‌گردد. گفته می‌شود در سال 1334 حکمی مبنی بر افتتاح مدرسه ی دانشگاه ملی از طرف وزارت معارف به شخصی به نام ابوالحسن خان شریف داده می‌شود اما حکم در سال 1336 به وزارت نامبرده باز پس داده می‌شود. از دلایل این رویداد را می‌توان استعفای مقام مدیریت آن زمان که بر عهده شخصی به نام حاجی میر سید علی بود دانست. از بد رفتاری های ایشان و دخالت در امور مدرسه نتیجه این شده بود که وزارت معارف در شک و تردید قرار گرفت.

پنج سال قبل از این رویداد در سال 1331 نیز دو تن به نام های سید مهدی فیروز آبادی و عبدالباقی فربود درخواست تاسیس دانشکده ملی پزشکی را به وزارت دربار داده بودند. وزارت دربار در پاسخ، آن را نیازمند تایید صلاحیتِ درخواست کنندگان و بررسی امکان اجرای چنین طرحی می‌داند.

در خرداد ماه سال 1337 مدیر مسئول روزنامه تلخ و شیرین آقای امیر فریدون راسخ نیز برای ایجاد دانشگاهی ملی در ایران  برای وزارت فرهنگ آن زمان نامه‌ی درخواستی ارسال کرد و خواهان پشتیبانی نظام برای انجام چنین امری شد.

نامه درخواست تاسیس دانشگاهی به عنوان دانشگاه ملی توسط مدیر مسئول روزنامه تلخ و شیرین

نامه درخواست تاسیس دانشگاهی به عنوان دانشگاه ملی توسط مدیر مسئول روزنامه تلخ و شیرین

در نهایت در سال 1338 دانشگاه ملی ایران توسط دکتر علی شیخ الاسلام تاسیس گردید. امر جذب و ثبتنام دانشجو از مهرماه سال بعد یعنی سال 1339 آغاز گردید اما افتتاح رسمی دانشگاه در اسفند ماه بود.

 

 دکتر علی شیخ الاسلام

دکتر علی شیخ الاسلام در سال 1299 در اصفهان بدنیا آمد. خانواده

ایشان از خانواده های فعال در انقلاب مشروطه بود و پدرشان نماینده ی

دوره ی اول مجلس مشروطه بود.

او در سن 18 سالگی به دانشگاه تهران راه یافت و در آن جا لیسانس

حقوق و جامعه شناسی گرفت. در 33 سالگی به آمریکا رفت و در آنجا

دکترای حقوق و علوم سیاسی خود را از دانشگاه نیویورک آمریکا

دریافت کرد.

 

دکتر علی شیخ الاسلام

دکتر علی شیخ الاسلام (وسط) و دکتر جهانشاه صالح (چپ) وزیر بهداشت وقت ایران و دکتر سیمین جلالی (راست)

 

در سال 1333 بود که شاه سفری به آمریکا داشت و در آن جا دکتر علی شیخ الاسلام به نمایندگی از دانشجویان ایرانی در مقابل شاه سخنرانی کردند. او  برای جلوگیری از خروج جوانان از کشور برای ادامه تحصیل پیشنهاد ایجاد دانشگاه ملی را داد که مورد موافقت شاه نیز قرار گرفت.

دکتر شیخ الاسلام پس از دریافت این موافقت به مطالعه ی دانشگاه های غیر دولتی آمریکا و سپس اروپا می‌پردازد و پس از پایان تحصیلاتش در سال 1338 به ایران باز می‌گردد و از طریق دربار پیگیر مسائل مربوط به تاسیس دانشگاه می‌شود. او در آذر ماه 1338 در منزل خود به طور غیر رسمی به تعیین دبیرخانه دانشگاه ملی ایران می‌پردازد. در اسفند ماه همان سال با شاه ملاقات کرده و پس از کسب فرمان شفاهی تاسیس دانشگاه در بهار سال 1339، با موافقت آقای حسین علاء وزیر وقت دربار، دبیرخانه دانشگاه را به ساختمانی در خیابان پاسور انتقال می‌دهد.

کار این دبیر خانه آن بود تا به جمع آوری اطلاعات و سوابق تحصیلی فارغ التحصیلان ایرانی بیکار که در دانشگاه های اروپا و آمریکا تحصیل کرده اند بپردازد و پس از بررسی و احراز صلاحیت ها به استخدام آن ها در دانشگاه که بزودی تاسیس می‌شد بپردازد.

پس از شنیده شدن پیگیری های تاسیس دانشگاه ملی مخالفت هایی نسبت به تاسیس این دانشگاه ایجاد شد و در روزنامه ها مقالاتی در این باره منتشر شد. از جمله مخالفان قوی این طرح می‌توان به دکتر احمد فرهادی رییس دانشگاه تهران، دکتر میمندی نژاد رئیس دانشگاه دامپزشکی و مهندس عبدالریاض رئیس دانشکده فنی اشاره کرد.

حدود دو ماه قبل از صدور فرمان شفاهی شاه، دکتر شیخ الاسلام با چندین رئیس بانک به منظور تامین بودجه دانشکده بانکداری و علوم مالی و اقتصاد جلسه ای برگذار کرد و سهم هر بانک نیز در آن جلسات مشخص شد. با تایید شاه هم هیئت موتمنین تشکیل شد.

 

هیئت مدیره ی دانشگاه ملی ایران

هیئت مدیره ی دانشگاه ملی ایران در حال تصویب اساسنامه دانشگاه در وزارت دربار شاهنشاهی – از سمت چپ :   جعفر بهبهانیان، دکتر علی شیخ الاسلام، علی وکیلی ، مهدی صدرزاده، حسین علاء، دکتر علینقی فرمانفرمائیان، شجاع الدین شفاء، محمد یزدانفر، دکتر مسعود جهان آراء

 

 اعضای این هیئت عبارت بودند از: حسین علاء وزیر دربار شاهنشاهی به عنوان رئیس هیئت موتمنین، دکتر محمود مهران وزیر فرهنگ به عنوان نائب رئیس اول، ابراهیم کاشانی مدیر کل بانک ملی به عنوان نائب رئیس دوم، محمدعلی صفاری نماینده مجلس شورای ملی به عنوان خزانه دار، جعفر بهبهانیان مدیر عامل بنیاد پهلوی به عنوان بازرس، شجاع الدین شفا رایزن فرهنگی دربار شاهنشاهی به عنوان دبیر، مهدی صدر زاده نماینده مجلس شورای ملی، سناتور علی وکیلی رئیس اتاق بازرگانی تهران، دکتر علینقی فرمانفرمائیان و دکتر مسعود جهان آرا به عنوان اعضای هیئت و در نهایت هم دکتر علی شیخ الاسلام به عنوان رئیس دانشگاه ملی ایران و عضو هیئت.

در اویل سال 1339 اساسنامه دانشگاه به تصویب هیئت موتمنین می‌رسد و در اختیار مطبوعات گذاشته می‌شود. پس از صدور اساسنامه حدود 200 نفر دانشجو برای اولین سال تحصیلی در دو دانشکده ی دانشگاه پذیرش می‌شود. طبق گفته ی خود دکتر شیخ الاسلام حدود 75 درصد از برنامه ی آموزشی دانشگاه از دانشگاه های آمریکا، 15 درصد از دانشگاه های اروپا و ده درصد هم از برنامه مدارس قدیم الگو برداری شده  است.

 در زیر تصاویری مربوط به افتتاحیه دانشگاه ملی ایران و بازدید شاه و فرح دیبا از دانشگاه را مشاهده می‌کنید.

افتتاحیه دانشگاه ملی ایران

تاریخچه دانشگاه ملی ایران - دانشگاه شهید بهشتی

تاریخچه دانشگاه ملی ایران - دانشگاه شهید بهشتی

تاریخچه دانشگاه ملی ایران - دانشگاه شهید بهشتی

تاریخچه دانشگاه ملی ایران - دانشگاه شهید بهشتی

تاریخچه دانشگاه ملی ایران - دانشگاه شهید بهشتی

تاریخچه دانشگاه ملی ایران - دانشگاه شهید بهشتی

تاریخچه دانشگاه ملی ایران - دانشگاه شهید بهشتی

تاریخچه دانشگاه ملی ایران - دانشگاه شهید بهشتی

تاریخچه دانشگاه ملی ایران - دانشگاه شهید بهشتی

تاریخچه دانشگاه ملی ایران - دانشگاه شهید بهشتی

تصاویر یافت شده از افتتاحیه و بازدید شاه از دانشگاه ملی ایران

 

 در آذر ماه 1344 دکتر علی شیخ الاسلام برکنار شده و دکتر عبدالعلی جهانشاهی رئیس دانشگاه می‌شود. یک سال بعد با استعفای دکتر جهانشاهی، دکتر علی اکبر بینا جانشین او می‌گردد. در دوره ریاست او دانشکده حقوق تاسیس می‌شود. در بهمن 1346 دکتر محمدعلی مجتهدی جایگزین ریاست مستعفی می‌شود. ایشان هم استعفا داده و دکتر انوشیروان پویان به ریاست دانشگاه منصوب می‌شوند و 5 سال در این مقام باقی می‌مانند. پس از ایشان دکتر احمد هوشنگ شریفی به مدت 10 ماه رئیس دانشگاه بودند و سپس دکتر عباس صفویان در خرداد 1353 به ریاست دانشگاه می‌رسند. دانشکده علوم زمین و دانشکده جامع انفورماتیک و مدیریت در این زمان تاسیس می‌شوند. از خرداد 1356 تا پیروزی انقلاب اسلامی دکتر احمد قریشی و بعد از ایشان دکتر عبدالعلی جهانشاهی به ریاست دانشگاه منصوب می‌شوند. در این سال ها دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی تاسیس می‌شود. پس از انقلاب اسلامی در سال 1358 دانشگاه ملی تبدیل به دانشگاه دولتی می‌شود به ترتیب دکتر عبدالصمد نقی زاده، مهندس احمد اصغریان جدی، محمد حسن احمدی و احمد فربد ریاست دانشگاه را تا سال 1363 برعهده می‌گیرند.  در سال 1362 بود که با موافقت ستاد انقلاب فرهنگی نام دانشگاه از «ملی ایران» به »شهید بهشتی« تغییر نام یافت. در سال 1363 دکتر هادی ندیمی به ریاست دانشگاه منصوب می‌شود و در سال 1364 براساس مصوبه دولت مبنی بر تاسیس وزارت بهداشت و درمان و آموزش پزشکی و ابلاغ حکم وزیر بهداشت، دانشگاه علوم پزشکی و خدمات بهداشتی درمانی شهید بهشتی از دانشگاه شهید بهشتی جدا شد و با ادغام بعضی از واحد های آموزشی و درمانی وابسته به وزارت بهداری و دانشگاه ملی سابق شروع به فعالیت کرد.

 

منابع:

-اسناد و تصاویر موجود در آرشیو ملی در مورد دانشگاه ملی ایران

- اساسنامه دانشگاه ملی ایران

-حسینی، عطاالله. اسنادی از دانشگاه ملی ایران (۱۳۵۸-۱۳۳۸) به مناسبت چهلمین سال تاسیس دانشگاه شهید بهشتی. تهران:  دانشگاه شهید بهشتی، مرکز چاپ و انتشارات، 1379.

-روابط عمومی دانشگاه شهید بهشتی ، 1395. 14آذرماه سالگرد درگذشت مؤسس و اولین رئیس دانشگاه ملی (شهید بهشتی). سایت رسمی دانشگاه شهید بهشتی. بازیابی شده در 8 تیر 1396به نشانی:

http://sbu.ac.ir/Lists/News/DispForm.aspx?ID=18596

-ویکی پدیا. دانشگاه. بازیابی شده در در 8 تیر 1396 قابل بازیابی در:

https://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%AF%D8%A7%D9%86%D8%B4%DA%AF%D8%A7%D9%87

-داوری اردکانی،رضا. دانشگاه چیست؟. سایت مرکز دایره المعارف بزرگ اسلامی بازیابی شده در 8  تیر 1396 قابل مشاهده در :

https://www.cgie.org.ir/fa/news/177660

-ویکی پدیا. آموزش عالی در ایران. بازیابی شده در 9 تیر 1396 قابل مشاهده در :

https://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%A2%D9%85%D9%88%D8%B2%D8%B4_%D8%B9%D8%A7%D9%84%DB%8C_%D8%AF%D8%B1_%D8%A7%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D9%86


[1] Leiden University

محمد مقیسه

دانشجوی کارشناسی ارشد دانشگاه شهید بهشتی تهران