بعد از یک غیبت طولانی از امروز دوباره به وبلاگ مرتب سر میزنم و چیزهای جالب می‌نویسم. در این مدت بیشتر به دفتر کتابها مشغول بودم. اگر بپرسید 6 ماه؟! میگویم بله 6 ماه. اگر بخواهم این مدت را گزارش کنم که چه گذشت میگویم این 6 ماه برایم اندازه یک زندگی بود. قسمت خوبش اینکه حالا قسمتی از زندگی ام کتابها هستند. با کتاب دوستی بیشتری پیدا کرده ام و رفیق شفیقی برایم شده اند. ذهنی آرام تر و دنیایی زیباتر را برایم ساخته اند و مدتهاست از این مرحله که کتاب بخوانم که چه شود؟ گذشته ام.

حرف جالب برای گفتن زیاد دارم اما هنوز در قالب بندی آنها برای آوردنشان در اینجا ایراد زیادی هست. امیدوار هستم ... و در آینده وقتی دوباره قلم و ذهنم در وبلاگ نویسی روانتر شد آن ها را می‌گویم.