این قانون به زبان ساده میگه که کارها تا زمان ددلاینشون طول میکشن.

دو نمودار جالب هم داره. یه روند نا منظم در طول یک دوره بلند و یک فشار و شیب تلاش بسیار شدید در مدت زمانی کوتاه. این همون چیزیه که انجام کارها در دقیقه نود رو هم ایجاد میکنه.

برای یه کار 10 روز وقت مشخص کنیم یا برای همون 15 روز، فرقی نداره، بر طبق این قانون غالبا تا سرِ همون 10 یا 15 روز طول خواهد کشید. چرا این اتفاق می افته در حالی که کار همون کاره. تو توضیحش حرفی ندارم! چون خودم هم تازه این پدیده رو کشفش کردم. ولی البته که دلایل بسیارند.

این موضوع به ما میگه که ببینید میزان سنگینی کاری که انجام میدید معمولا تاثیر کمتری بر تلاش شما داره نسبت به وجود ددلاین.

نبود ددلاین یعنی باز بودن کارها تا بی نهایت، یعنی به فراموشی سپردن، یعنی پشت سر گذاشتن و به فردا حواله کردن، یعنی احمال کاری. وجود ددلاین ها و پایبند بودن به اونها کار چندان آسانی نیست و طبیعتا سختی داره. اما عادت بهش شدنیه.