خیلی شنیدیم که تعریف موفقیت نسبی است. یعنی ممکن است چیزی که من موفقیت میدانم برای شما موفقیت نباشد.
امروز که داشتم کیف پولم را مرتب میکردم و کاغذهای اضافه را درمیاوردم برگه کاغذ کوچکی رو پیدا کردم. روی اون برگه کاغذ چند ماه پیش متنی رو نوشته بودم تا همراه خودم نگه دارم . روی اون برگه تعریفی بود که در وبلاگ آقای معلم (+) پیدا کرده بودم. من هم به تقلید از او آن را نوشتم و با خودم نگه داشتم.
معنی موفقیت...
هر چه بیشتر می‌گذرد بیشتر معنی آن را متوجه می‌شوم. این برگه همیشه همراهم خواهد بود تا شاید روزی با تمام وجود بتوانم آن را درک کنم.

اینکه اغلب بخندی و زیاد بخندی، اینکه هوشمندان به تو احترام بگذارند و کودکان با تو همدلی کنند، اینکه تحسین منتقدان منصف را بشنوی و خیانت دشمنان دوست نما را تحمل کنی. اینکه زیبایی را درک و تحسین کنی، در دیگران بهترین ویژگیها را ببینی و بیابی، و دنیا را کمی بهتر از آنچه تحویل گرفتی، تحویل دهی: خواه با فرزندی خوب، خواه با باغچه ای سرسبز و خواه با بهبود شرایط اجتماعی.

حتی اگر بدانی یک نفر، با بودن تو، ساده تر نفس کشیده است، تو موفق شده ای…

امرسون