ما در زندگی قبایلی داریم که خودمون رو جزو اونها میدونیم. قبیله یا کامیونیتی مجموعه افرادی بودند که در زیر یک چتر جمع میشدند و با نقاط  اشتراکی خودشون رو هم گروهی هم میدیدند. مثل خانواده، افراد یک رشته یا یک صنف. کامیونیتی ها روشها و زبان ارتباطی خاص خودشون رو دارند. از هم یاد میگیرند و به هم یاد میدن. بودن توی اون قبیله نشان از هویت فرد هم بود. حتی ساده ترین چیزها و دور از ذهن ترین چیزها هم میتونستند کامیونیتی داشته باشند. مثلا یادمه وقتی گوشی سونی داشتم سایتی تازه شناخته شده بود به نام اکسپریان که اخرین خبرها و محصولات موبایلی سونی و انواع نرم افزارها و ... که مورد نیاز دارندگان این گوشی ها بود رو در خودش داشت. سایت اکسپریان یک کامیونیتی شده بود برای دارندگان محصولات سونی. توی این جور سایت ها کاربران میتونن توی کامنت ها از ایرادها بگن و هم دیگه رو راهنمایی کنن. چیزی که هست اینه که کامیونیتی ها قوانین نانوشته ای دارند به نام اخلاق و مرام خاص اون کامیونیتی.

یک عده سارق حرفه ای و با دیسیپلین رو در نظر بگیریم. کسایی که از قضای روزگار خودشون رو سارق میدونن، اونا دوستانی هستند که به هم کمک میکنند. اینکه کجا جنس هاشون رو آب کنند، چطور جیب بزنند و با همدیگه آخرین متد سرقت رو کنار هم یاد بگیرند. اگر فیلم ده رقمی با بازی سید جواد رضویان یادتون باشه، توی اون فیلم قهوه خونه ای بود که همه ی افراد اونجا دزد و سارق و خلافکار بودن. دور هم جمع میشدن و از این شبکه برای گزارش آخرین اطلاعات استفاده میکردند. فرصت های جدید رو به هم میگفتند و چند نفر از همصنفاشون کمک میکردند که یه لقمه نونی در بیارن!

تصور ما میتونه این باشه که خب این آدم ها هیچی از کاری که میکنند نمیفهمند، اخلاق چه میفهمند چیه، قانون چیه، اونها انقدر بی احساس و درندن که به خودشونم رحم نمیکنند و ...

اما بنظرم اینطوری نیست. حتی همون افراد هم برای خودشون مرام و مسلکی دارند که بهش پایبندن، که اگر پایبند نباشند از گروه ترد و اخراج میشن. به همین سادگی. اینکه کسی کسی رو نفروشه، به مال هم کار نداشتن، دزدی نکردن از کسی که خودش داره به زحمت نون درمیاره میتونه از خط قرمز های اخلاقی این کامیونیتی باشه. گذشتن از این خط قرمز ها برای اون دزد ننگ و خواری میاره. یک دزد باید با افتخار و حرفه ای باشه!

این چند وقت تونستم مستند تکامل رو توی نرم افزار کست باکس کامل گوشش بدم. این مستند ساخته آیدین اسلامی یکی دیگه از آدمای کاردرست روزگاره. ایشونو اولین بار توی اینستا پیداش کردم. بعد از شنیدن 24 قسمت از این مستند کوتاه ولی شنیدنی کمی نگاه تکاملی به این شیوه رفتار پیدا کردم! ما انسان ها مجبور بودیم تا وقتی در یک محیطی قرار میگرفتیم قوانین اون محیط رو رعایت کنیم، در غیر این صورت خیلی راحت کنار گذاشته میشدیم. ما به هم نیاز داشتیم تا بتونیم زنده بمونیم و زندگی کنیم. و برای اینکار کامیونیتی ها رو تشکیل دادیم و بر اونها چهارچوب هایی تدارک دیدیم تا با حفظ تفاوتها از بودن در کنار هم استفاده کنیم.

غریبه و بیگانه بودن با قبیله ها از همین نشناختن و نخواستن برای شناخت یا شناختن و عدم تطبیق دادن خودمون با قوانین و اخلاق اون قبیله میاد.

قبلا مثال جالبی میزدم. گفتیم که کامیونیتی ها میتونه به خنده دار ترین دلایل شکل بگیره، مثلا آدمهای بیکار یا در جستجوی کار هم میتونن یک کامیونیتی رو تشکیل بدن. این قبیله هم مثل باقی قبایل اخلاق و مرامی دارند! مثلا اگر کسی آگهی شغلی رو دید و میدونست به درد هم قبیله ایش میخوره بدون فکری اون رو بهش نشون میده. به قولی به کسی که ممکنه چندان هم آشنا نباشی کمک میکنی چون که میدونی یکی هم یک روز به خودش کمک خواهد کرد و این رفتارها در کامیونیتی ها واقعا قشنگه، اصطلاح نون توی سفره هم گذاشتن برای همین موقع هاست. این ها اخلاق و منش عضویت توی قبیلست. عضو نبودن یا عضو ندونستن خودمون مساویه با سرگردان بودن بین دسته های بی شاخ و دم چیزی به نام مردم.

ما اگر از عضویت در قبیله پس بزنیم نمیتونیم موهبت های نهفته در اون رو ببینیم. اگر از در جستجوی کار بودن خجالت بگشیم و از بودن در این قبیله ناراحت باشیم به تعبیر زیبای ادوارد بونو خیلی از مسیر ها به رومون بسته ست (میتونید مطلب انسداد در اثر گشودگی رو اینجا بخونید). نه اینکه بسته باشه! ما نمیبینیم، همین. با عشق به اون قبیله و پذیرفتن اون به عنوان برهه ای از زندگی که همه تجربه میکنند میتونیم مسیرهای زیادی رو به روی خودمون باز ببینیم. الان که دارم راجع به این موضوع مینویسم با خودم فکر میکنم که واقعا چقدر راه ها زیاده ولی ما با شرمندگی خودمون اونها رو پس میزنیم.

اگر چنین قبیله ای نبود اوضاع ما چندان جالب نمیشد. میشه گفت مردم به مردم کمک نمی‌کنند بلکه افراد به هم قبیله ای هاشون کمک می‌کنند و عضو قبیله بودن و عضو مردم بودن تفاوت هاش زیاده.

قبیله ای که داخلش هستیم رو خوب بشناسیم و بهش احترام بگذرایم.