یک کتاب خوب که این تازگی ها تموم کردم کتابی کم حجم بود از جان میلر به نام «سوال پس از سوال». مترجم این اثر خانم عطیه رفیعی هست و انتشارات لیوسا اون رو منتشر کرده.

جان میلر

در اینجا خلاصه ای از متن کتاب رو میارم و مهمتر از همه تکنیکی که توی این کتاب معرفی می‌شه به نام تکنیک QBQ یا س.پ.س.

ما وقتی با مسئله ای در محل کار، خونه و هرجا مواجه میشیم یا وقتی در زندگی مون اتفاقی میفته که کمی باهاش مشکل داریم، طبق عادتی که معمولا ممکنه داشته باشیم بلافاصله از خودمون سوالاتی می‌پرسیم. چرا اینطوری شد؟ کی کارش رو درست انجام نداد که به اینجا کشید؟ کی بالاخره از این بحران عبور می‌کنیم؟ مقصر این اتفاقات و بدبختیا کیه؟ چرا هیشه این اتفاق ها می‌افته؟ چرا همیشه یه چیزی باید حال مارو بگیره؟ و سوالات بسیار دیگر از این دست سوالات.

میلر با مهارت بالای خودش در کوتاه و مختصر گویی و همینطور داستان گویی و همچنین زبان طنز خودش به ما نشون میده و ما رو قانع می‌کنه که این سوالات اصلا سوالات درستی نیستن. از دسته بندی سوالات به خوب و بد می‌گذره و به ما نشون می‌ده چه سوالهایی برای ادامه دادن و عبور از اون اتفاق مفید هستند و چه سوالاتی غیر مفیدند. و ما رو با تکنیک س.پ.س آشنا می‌کنه.

تکنیک س.پ.س بر سه ستون استواره. به این صورت می‌گه که ما باید در سوالاتمون یه فاکتور رو رعایت کنیم تا به سوالات مفید و در عین حال ساده و کار راه بندازی برسیم که ذهنمون رو از سردرگمی نجات بده و ناخود آگاه مارو به سمت راه حل هدایت کنه. این سه ستون اینها هستند:

1- سوالات با چه چیزی و چطور شروع شوند؛ نه با چرا، کی، چه کسی.

2- در سوالات باید من وجود داشته باشد؛ نه ما، شما، آنها.

3- سوال باید به عمل منجر شود.

در مطلب قبلی که در مورد حرکت در زندگی گفته بودم به اهمیت سومین ستون هم اشاره شده بود.

اولین ستون به ما میگه که چه سوالاتی کاربردی و نتیجه بخش هستند و چه ها نیستند.

دومین اصل و ستون هم برمی‌گرده به این که تمامی فکر و کاری که قراره بشه حول خودمونباید باشه و بس! کسی کاری که باید انجام بده رو انجام نمیده؟ آیا به این معناسا که باید هیچی نگیم و مثل یک قربانی کاری که وظیفه کس دیگری بوده رو انجام بدیم؟ قطعا نه! آقای میلر میگه ما میتونیم در قالب پیشنهاد و توصیه عمل کنیم اما هیچوقت نباید سوالاتمون به کس دیگری وابسته باشه. چرا؟ چون ما فقط میتونیم روی کارهای خودمون تغییر ایجاد کنیم. این یک قانونه.

بذارید یکم مثال بزنم.

وقتی دوستی دیر به سر قرار میرسه...

نگم: چرا دوستم نیومد؟ کی بالاخره میرسه؟ چرا زنگ نمیزنه؟ کجا گیر کرده یعنی؟ چرا اون همیشه دیر میکنه؟ آیا ادمایی که دیر میان قابل تحملن؟ (ایراد ستون 1و2و3)

بگم: من(ستون 2) الان چه کاری (ستون 1) میتونم انجام بدم تا بفهمم چه خبره؟ جواب: بهتره بهش زنگ بزنم (ستون 3)

انتهای یکی از بخش های کتاب هم حرف جالبی داره:

بهتر است کسی باشید که به او گفته شده منتظر بماند تا اینکه منتظر باشید به شما گفته شود.

یا مثال دیگه ای از خود آقای میلر. وقتی مدیری یک شرکتی با یکی از نمایندگی‌هاش مشکل داره. یا میتونه بگه: چرا اونها اینطوری هستن؟ چرا به من گزارش دهی نمیکنند؟ چرا با شرکت هماهنگ نیستن؟ یا اینکه میتونه بپرسه: من الان چه کاری میتونم انجام بدم تا این عدم شفافیت بین شرکت و نمایندگی رو کمتر کنم و دلیلش رو بفهمم. رسیدن به پاسخ سوالات اول بسیار سخت تر از سوال دومه. در سوال دوم پس از پرسیدن اون سوال از خودمون بالافاصله جواب در ناخودآگاهمون شکل می‌گیره. یه صدایی در گوش مدیر میگه همین امروز یه بلیط هواپیما بگیر و برو اونجا و با مدیر اون بخش مذاکره کن.

کدوم سوال مفیدتر بود؟

این نوع سوالات لازمه مسئولیت پذیر بودنه. آیا تابحال در مورد خود مفهوم مسئولیت پذیری فکر کردید؟ آیا اصول و پایه های مسئولانه زیستن رو می‌دونید؟ ما باید به این سوال صادقانه جواب بدیم. یکی از کارهایی که من عاشقانه انجامش رو دوست دارم همین بازنگری کردن در مفاهیمیه که فکر می‌کردم می‌فهممشون. آقای شعبانعلی در فایل هنر شاگردی کردن خوب می‌گن که ما گاهی در مورد چیزهایی حرف میزنیم که تنها دیکته‌شون رو بلدیم. و این حرف در نهایت معناست و چقدر خدا میدونه که حقیقته. اگر ایشون بودن در مورد مسئولیت پذیری احتمالا می‌گفتن تا حالا مسئولیت زندگی رو بر عهده داشتی تا بدونی مسئولیت چیه؟ تا حالا بین علاقه خودت و وظیفه ای که برعهده داری گیر کردی تا بدونی مسئولیت چیه؟ تا حالا خودت رو در قبال پولی که دولت برای تحصیل تو داره پرداخت می‌کنه مسئول دونستی تا نذاری حیف بشه؟ تا حالا انتخابی کردی و تصمیمی گرفتی که بعدش پای انتخاب خودت مجبور به پرداخت هزینش باشی؟

ما تا مسئولیت چیزی رو به عهده نداشته باشیم. تا به معنای واقعی کلمه مفهومی رو با پوست و گوشتمون تجربه نکرده باشیم از مسئولیت پذیری چیزی در حد املا می‌دونیم.