جایی برای مرور زندگی

۳ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «سریال» ثبت شده است

چرنوبیل، درسی درباره دروغ و حقیقت

شبکه HBO یک سریال جدید تهیه کرده به نام چرنوبیل. البته به قول خودشون یک مینی سریال 5 قسمتیه. در مدت کوتاهی این سریال به جایگاه بهترین سریال جهان رسید و بالاتر از سریالهایی مثل گیم اف ترونز، بازی تاج و تخت و مستند سریالی کره زمین قرار گرفت.

این سریال به حادثه انفجار نیروگاه برق هسته ای چرنوبیل پرداخته و با یک سیر داستانی سعی شده کارهایی که انجام گرفته و افرادی که در اون اتفاقات حضور داشتند رو نشون بده.

میشه توی یک روز تمامی قسمتهای این سریال رو دید. و ازش لذت برد. و پیشنهاد هم میکنم.

وقتی حقیقت کسی رو میرنحونه، ما اونقدر دروغ میگیم تا زمانی که اصلا یادمون میره حقیقتی وجود داره، ولی هنوز همونجاست.

این حرف پروفسور لگاسف بود. کسی که شاید جان میلیون ها آدم رو نجات داد. وقتی بهش فکر کنیم میبینیم که مصداق اینکه حقیقت خیلی وقتا کسی رو یا حتی نهادی رو میرنجونه بسیار بسیار زیاده. ما دروغ میگیم تا فرد نرنجه یا دروغ میگیم تا به سودی برسیم و فرد حداقل در اون لحظه نرنجه. اما حقیقت همیشه همونجاست.

میگن توی فروشندگی اگر دروغ نگی کسی ازت جنسو نمیخره. املاک، ماشین و ... فرقی نداره. شاید این ماییم که تحمل شنیدن حقیقت رو نداشتیم. و به خاطر همین در طی صدها سال به اینجا رسیدیم که دروغ میگیم و دروغ رو پیش برنده کارها میدونیم. هرچی باشه این راه حل راحت تر از اینه که خودمون رو انقدرد بزرگ کنیم که رنجش بچگانه نداشته باشیم. در روانشناسی بهش حلقه بازخورد منفی می‌گن. یعنی بابت رفتاری پاداش بگیریم که در ذاتش رفتار نادرستیه.

این پست چقدر مفهومی شد! قرار بود فقط معرفی سریال باشه :))

۴ نظر موافقین ۳ مخالفین ۰
محمد مقیسه

خداحافظ آبشار جاذبه، خداحافظ میبل و دیپر

در یک ماه گذشته تماشای مرتب یک سریال از کارهای خوبی بودکه انجام میدادم. و حالا 9 خرداد 1397 فصل دوم و فصل پایانی این سریال را تمام کردم و همان حسی را دارم که بعد از خواندن و به پایان رساندن یک کتاب خوب معمولا دارم. سریالی معمایی و ماجرایی و البته کارتونی به نام آبشار جاذبه با نام لاتین Gravity Falls.
خلاصه داستان:
نام آبشار جاذبه یا گراویتی فالز بر گرفته از منطقه ای خیالی در یکی ار ایالتهای جنوب غرب آمریکا است. محله ای عجیب و جالب و جنگلی و با شکلی خاص همراه با یک آبشار بلند. دو صخره در روبروی هم هستند که از طریق پلی که ریل راه آهن است به هم متصل می‌شوند.

و اما شخصیتهای دوست داشتنی این سریال مهمترین بخش آن است. این سریال داستان دو خواهر برادر دوقلو به نام های میبل و دیپر پاینز است. دیپر نام خود را از صور فلکی دیپر یا همان دب اکبر گرفته است. طرحی مشابه ستاره های همان صورت فلکی را بر روی پیشانی خود دارد و آن ها را با موها می‌پوشاند تا دیده نشوند. از شخصیت های دیگر این سریال استن عموی میبل و دیپر، زوس و وندی هستند که همه در کلبه ای به نام معماکده ی شک Shack دور هم جمع شده اند.

معما کده ی شک حالت نمایشگاهی دارد که عمو استن موجودات خیالی و عجیب غریب را در آن در معرض تماشا قرار میدهد تا از این طریق از توریست ها پول به جیب بزند.
اما ماجرا ها و داستان از آنجا شروع می‌شود که دیپر دفترچه ی خاطراتی را پیدا میکند که در آن از موجودات عجیب و غریب گفته و نوشته شده. و دیپر که شخصیتی ماجراجویانه و کنجکاو دارد و در پی کشف رازهاست به آن دست پیدا میکند. از آن موقع در هر قسمت با موجودات و افراد عجیب و غریبی برخود میکنند و با کمک این دفترچه خاطرات سعی میکند این اتفاقات و موجودات عجیب را برای خودش روشن کند.
...
این سریال را تقریبا در حدود یک ماهه تماشا کردم. یکی از دوست داشتنی ترین کارهایی بود که در این مدت به آن عادت کرده بودم. در این دوران سخت هر روز بعد از کارهای روزمره و دسته پنجه نرم کردن با پایان نامه و کار دیگر آخر شب ها ساعت یازده لپتاب را روشن میکردم و به تماشای این سریال می‌نشستم. وقتی هر قسمت تمام میشد با حالی خوب به رخت خواب میرفتم و روزم را به پایان میرساندم.
این سریال برای نوجوانان ساخته شده ولی تماشای آن برای گروه های سنی بالاتر خالی از لطف نیست. روابط بین شخصیت ها مثل دوستی خواهر و برادرانه ی بین میبل و دیپر، و بین شخصیت های دیگر داستان پر است از مفاهیم زیبا و دوست داشتنی و همینطور آموزنده. آنجا که گاهی بر سر دوراهی ها مجبور به انتخاب می‌شوند برایشان اولویت ها فراموش نمی‌شود. سریال داستانی دارد پر از ارزشهای انسانی و اخلاقی و آموزنده. عشق و دوست داشتن، خانواده، شجاعت، صداقت، شادی، دوستی، سرخوشی، کنجکاوی، پاکی، گذشت و از آن طرف ترس، دروغ، بدقولی و ده ها مفهوم و معنا که در متن این سریال گنجانده شده است.
حالا که این سریال تمام شده همان حسی به سراغم آمده که بعد از تمام کردن یک کتابی که خیلی دوستش دارم معمولا دارم. حسی که وقتی نوجوان بودم و تمام تابستان را در شهرستان بودم روز آخر و موقع برگشت میداشتم. این سریال فراموش نخواهم کرد. شخصیت ها را فراموش نخواهم کرد. کنجکاو بودن و جستجوگر بودن و اراده و علاقه شدید دیپر به حل مسائل که گاهی شب ها برای رسیدن به جواب  سوالی نمیخوابید. و میبل را که با انرژی و شور زیاد به زندگی و روابط نگاه می‌کرد و هرجا که مشکلی بود این میبل بود که با پاکی و دل خالص و عشق ماجرا را پشت سر می‌گذاشت. این ها برایم بهترین درسها بود.
خداحافظ آبشار جاذبه و خداحافظ میبل و دیپر.

۴ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
محمد مقیسه

چیزی که در فصل چهارم سریال فلش متفاوت بود

بعد از تماشای قسمت اول بنظرم چیزی توی سریال فلش The Flash تغییر کرده بود اما چندان محسوس نبود تا اینکه قسمت‌های دوم و سوم این سریال رو دیشب دیدم. چیزی که به طور خلاصه می‌تونم از ویژگی‌های این فصل بگم یک تغییر حرفه ای واقعا لذت بخشه. اگه با کمی اغراق بگم چیزی مثل اینکه فصل دوم و سوم رو داده باشی به یک خردسال تا بسازه و فصل چهارم کار یک فیلمنامه نویس باشه.
اولین برتری فصل چهارم نسبت به فصول قبل لذت بخش تر شدن کاراکترهاست. این بخش رو از یک سری شخصیت‌های جدی و سخت و خشن به شخصیت هایی جالب میرسونه. برخورد جدی و عاری از طنز که توی دو فصل قبل بود حالا به ادا و اطوارهای بانمک تبدیل شده که اگر برای دو فصل قبل برای این مورد از لغت تحمل استفاده می‌کردی حالا میتونی از جذب شدن به شخصیت‌ها بگی. بری الن که در فصل قبل اتفاقات سختی براش می‌افتاد حالا حتی توی جدی‌ترین صحنه ی فیلم هم اتفاقات خنده‌داری براش می‌فته ، جالب بود توی یه صحنه حتی با خودم گفتم بعد از اون همه ماجرا حالا فلش میخواد اینجوری بمیره؟! ایریس وست که کاراکتر خشکی داشت حالا در موقعیت‌هایی رفتارهایی نشون می‌ده که نشونه هایی از بچگی درونشون هست. در کل رفتار بیشتر شخصیت‌ها تغییرات خوبی داشته که نتایج مثبتی هم روی حس بنده‌ی مخاطب داشت.
اما مورد دوم که خیلی بیشتر این سریال رو جذاب می‌کنه اینه که موضوع هر قسمت واقعا خیلی پررنگتر توی سریال نشون داده می‌شه. قسمت سوم از فصل چهارم سریال در مورد خوش شانسی و بدشانسی بود. در هر سریال این موضوع رو می‌شه در چندین داستان جداگانه درون سریال نشون داد که توی سریال فلش به شکل زیبایی این موضوع برای تک‌تک کاراکترهای اصلی پیش میاد. چیدن حرفه ای این داستان‌ها کنارِهم هم خوب انجام شده.
در کل موارد مثبتی توی این سریال باز هم کشف شدنیه. اگر فصل‌های قبلی این سریال رو ندیدید پیشنهاد میکنم فصل چهارم این سریال رو توی لیستتون قرار بدید.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
محمد مقیسه